عذرخواهی
سلام بچه ها
اول از همه ازتون ممنون كه به وبلاگم سرميزنيد
دوم ازهمه عذر ميخوام چون نميام آخه موقع امتحاناست منم نه بچه درس خون
فعلا خداحافظ دوستون دارم
نظرات شما عزیزان:
ما کـــه از هرچه ترســـــیدیم
ســـــرمان آمــــد!
پس بیا تمــــرین کنـــــیم
کمی از خوشبـــــختی بترسیـــــم!!
به یکـــــباره پوچ میشــــود؛
انگار که زندگـــی ِ من
مجرای ناپیــــدای بزرگـــــی دارد
که میبلعــــد
هرچــــه بــــــاور دارم...
ســـــرمان آمــــد!
پس بیا تمــــرین کنـــــیم
کمی از خوشبـــــختی بترسیـــــم!!
به یکـــــباره پوچ میشــــود؛
انگار که زندگـــی ِ من
مجرای ناپیــــدای بزرگـــــی دارد
که میبلعــــد
هرچــــه بــــــاور دارم...
salam khubi?
are ye chand vaghti nabudam bara emtahanam mikhundam vali dg hastam.gif)
.gif)
are ye chand vaghti nabudam bara emtahanam mikhundam vali dg hastam
.gif)
.gif)
آینه...
آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟
نکند دل دیگری اورا اسیر کرده است
خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است
گفتم امروز هوا سرد بوده است
شاید موعود قرار تغییر کرده است
خندید به سادگیم آینه و گفت:
احساس پاک تورا زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین سخن مگوی
گفت خوابی و سالهاست دیر کرده است
در آینه به خود نگاه می کنم ..
آه...
عشق تو عجب مرا پیر کرده است
راست گفت آینه که منتظر نباش
او برای همیشه دیر کرده است...
ایشالله که امتحاناتو خوب داده باشی
سلام عزیزم
ممنون از حضورت.gif)
ممنون از حضورت
.gif)
به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می بندم...........!
چه قدر با همه عاشقیم محزونم !
وبه یاد همه خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده به غم مغمومم.!
بی دلیل ازقفس کهنه شب می ترسم
بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تورا از شب متروک دلم دور کند
...........می ترسم!
.gif)
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می بندم...........!
چه قدر با همه عاشقیم محزونم !
وبه یاد همه خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده به غم مغمومم.!
بی دلیل ازقفس کهنه شب می ترسم
بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تورا از شب متروک دلم دور کند
...........می ترسم!
.gif)
سلام
ممنون که به یادمی
موفق باشی.gif)
ممنون که به یادمی
موفق باشی
.gif)
سلام بهار خوشگله
یه چند روزی گرفتار بودم الان اومدم بهم سر یزن
قربونت برمممممممممم
http://www.aberbibaron.loxblog.net/
یه چند روزی گرفتار بودم الان اومدم بهم سر یزن
قربونت برمممممممممم
http://www.aberbibaron.loxblog.net/
مادرم در سکوت می سوزد ، قصه ای مثل شاپرک دارد
خسته در کوچه های بالا شهر پشت هم رخت چرک می شوید
در میان شکسته های دلش غمی اندازه فلک دارد
زخم ها مثل روز یادش هست ، درد سیلی هنوز یادش هست
پدرم گفته بر نمی گردد ، مادر اما هنوز شک دارد
خواهرم هی مدام می پرسد ، دستمان خالی است یعنی چه
طفلک کوچکم نمی داند دست مادر فقط ترک دارد
بغض مادرشکستنی ، آنی ست ، جانمازش همیشه بارانی ست
به خدا حاضرم قسم بخورم با خدا درد مشترک دارد
و از آن روز سرد برف آلود ، که پدر رفت و توی مه گم شد
آسمان حیاطمان ابری ست ، شیشه هامان همیشه لک دارد ...